سفر حج
از خاک مي روم که از آيينه ها شوم *** ها! مي روم از اين من خاکي رها شوم من زاده زمينم و تا عرش مي روم *** ها! مي روم مسافر امّ القري شوم * * * ها! مي روم هر آينه در سرزمين نور *** با جلوه هاي روشن عشق آشنا شوم اين چند روز فرصت خوبيست تاکه من *** از چند سال بندگي تن جدا شوم * * * تا نقطه عروج دل خويش پر کشم *** از خود جدا شوم همه محو خدا شوم با جامه اي سپيدتر از بخت آفتاب *** از تيرگي، از اين همه ظلمت رها شوم * * * لب را به ذکر قدسي لبيک وا کنم *** با اهل آسمان و زمين همصدا شوم در لحظه طواف بگردم به گرد يار *** سرگشته چون تمامي پروانه ها شوم * * * در جستجوي زمزم جوشان عاشقي *** از مروه تا صفا بروم، با صفا شوم حر...
نویسنده :
گل نرگس
18:41